آموزش رنگ ها به زبان آلمانی به همراه مثال و تلفظ | جرمن گات
در بیشتر زبان های دنیا به ویژه زبانهای پرتکلم، واژگان زیادی برای اطلاق به رنگها و تونالیتهی آنها وجود دارد و البته زبان آلمانی هم از این قاعده مستثنی نیست؛ بنابراین داشتن دایره واژگانی مطلوب و قابل قبول مربوط به رنگها به زبان آلمانی میتواند دانش زبانی شما را به خوبی نمایان کند و این مقاله سعی دارد به شما در افزایش دانش خود مربوط به رنگها کمک کند.
رنگهای اصلی به زبان آلمانی
رنگهای اصلی، رنگهای هستند که به واسطهی آنان رنگهای فرعی ساخته میشوند، به طور کلی سه رنگ اصلی وجود دارد:
زبان فارسی | زبان آلمانی | مثال |
---|---|---|
قرمز | Rot | Roter Apfel |
زرد | Gelb | Gelbe Birne |
آبی | Blau | Blaue Augen |
وب سایت clozemaster در خصوص یادگیری رنگ های آلمانی راهکاری دارد ؛ اگر برای یادآوری رنگ های آلمانی به کمک نیاز دارید، این آهنگ سرگرم کننده توسط Learn German Through Music را ببینید.
آموزش رنگ ها به زبان آلمانی برای کودکان
کودکان می توانند برای یادگیری اعداد به زبان آلمانی این ویدئو رو مشاهده کنند تا به همراه آهنگ و شعر بهتر بتوانند اعداد را درک کنند.
رنگهای فرعی پرکاربرد به زبان آلمانی
رنگهای فرعی متشکل از رنگهای اصلی هستند، اما ما آنقدر آنها را در زندگی روزمرهمان میبینیم که اگر با رنگها به طورکلی سر و کار زیادی نداشته باشیم و اطلاعات کافی در خصوص دنیای رنگها نداشته باشیم، شاید حتی آنها را با رنگهای اصلی نتوانیم تمایز دهیم.
زبان فارسی | زبان آلمانی | مثال |
---|---|---|
سیاه | Schwarz | Schwarzes Haar |
سفید | Weiß | Weiße Zähne |
سبز | Grün | Grüne Weide |
نارنجی | Orange | Orange Tasche |
بنفش | Lila | Lila klied |
نقره ای | Silber | Silbere Ring |
طلایی | Golden | Goldener Schmuck |
صورتی | Rosa | Rosa Bett |
طوسی | Grau | Graue Katze |
مقاله پیشنهادی: بهترین آموزشگاه زبان آلمانی
رنگ های کم کاربرد در زبان آلمانی
رنگهای کم کاربرد از آن دسته رنگهای فرعیای هستند که شاید هر روز نام آنها به گوشمان نخورد اما دانستن آنها خالی از لطف نیست.
زبان فارسی | زبان آلمانی |
---|---|
آبی آسمانی | Himmelblau |
قرمز خونی | Blutrot |
مخلوط صورتی و آبی با تنالیته خاکستری | altrosa |
قهوه ای مایل به قرمز | braunrot |
بژ | beige |
فیروزه ای | Türkis |
ارغوانی | Magenta |
سورمه ای | Dunkelblau |
حرف اول رنگها را در زبان آلمانی بزرگ یا کوچک بنویسیم؟
کاملا بستگی به موقعیت دارد، بسیاری از زبان آموزان گمان میکنند که رنگها در زبان آلمانی فقط به صورت صفت به کار میروند؛ اما اینطورنیست. این قانون که میگوید: همیشه اولین واژهی یک جمله با حرف بزرگ شروغ میشود هیچ استثنایی ندارد و در نتیجه حتی اگر رنگ در حالت صفتی استفاده شود باز هم ممکن است در برخی موارد مجبور به بزرگ نوشتن آن باشید. اما گاهی هم رنگها میتوانند به عنوان اسم نیز به کار بروند.
مثال در حالت صفتی: Das Kleid ist blau
مثال در حالت اسمی: Das Blau des Meeres ist atemberaubend
همینطور رنگها در زبان آلمانی اگر مربوط به اسامی خاص باشند باز هم باید آنها را با حرف بزرگ نوشت، برای مثال: das Schwarze Meer
مقاله پیشنهادی: بهترین فیلم ها و سریال های آلمانی برای یادگیری زبان آلمانی
اصطلاحات مربوط به رنگ ها در زبان آلمانی
به طور کلی اصطلاح، مجموعه واژگانی است که معنی و ترجمه آن از کلمههای تشکیل دهندهاش حاصل نمیشود، بلکه اصطلاح گروهی از واژهها است که مجموعتاً دارای درک و معنایی استثنائی و ویژه میباشد که مفهوم آن را نمیتوان از معنا کردن تک تک لغات تشکیل دهنده آن حدس زد.
اصطلاحات مربوط به رنگ قرمز در زبان آلمانی
هر رنگ در هر زبانی معنایی عام دارد، رنگ قرمز در زبان آلمانی همانند زبان فارسی رنگ عشق و دوست داشتن است این بدین معناست، زمانی که شما یا یک آلمانی زبان رنگ قرمز را میبینید واژه هایی چون قلب و عشق و دوست داشتن یکی از چیزهایی میتواند باشد که در ذهنتان تداعی میشود.
معنی | ترجمه تحت الفظی به فارسی | اصطلاح آلمانی |
---|---|---|
واقعه مهمی که انسان نمیخواهد فراموش کند | یک تاریخ را با رنک قرمز در تقویم مشخص کردن | ein Datum im Kalender rot anstreichen |
همان خون جلوی چشم آدم را گرفتن در فارسی است | قرمز دیدن | rot sehen |
زمانی که انسان زیاد زیر آفتاب بماند و پوستش آفتاب سوخته شود | قرمز مثل خرچنگ | rot wie ein Krebs |
ضرر زدن | اعداد قرمز نوشتن | rote Zahlen schreiben |
زمانی که پشت چراف قرمز هستید و باید صبر کنید | یک محور قرمز داشتن | eine rote Welle haben |
از خجالت قرمز شدن | مثل گوجه سرخ شدن | rot wie eine Tomate werden |
یک نظم مشخص | نخ قرمز | der rote Faden |
مقاله پیشنهادی: بهترین آموزشگاه زبان آلمانی کودکان
اصطلاحات مربوط به رنگ آبی در زبان آلمانی
رنگ آبی نماد آرامش است اما بیشتر اصطلاحت مربوط به رنگ آبی در زبان آلمانی جنبهای منفی دارند که در ادامه به پرکاربردترین آنها اشاره شده است.
معنی | ترجمه تحت الفظی به فارسی | اصطلاح آلمانی |
---|---|---|
بدون هیچ دلیل مشخصی به سمتی دویدن | در آبی دویدن | ins Blaue rennen |
مست بودن | آبی بودن | blau sein |
نامهای که برای فسخ چیزی نوشته شده | نامهی آبی | der blaue Brief |
هیچ کاری نکردن یا به مدرسه رفتن | آبی انجام دادن | blau machen |
خیلی عصبانی شدن | به سبز و آبی عصبانی شدن | sich grün und blau ärgern |
دادن قولی که عمل به آن غیر ممکن است | آبیای را از آسمان قول دادن | das Blaue vom Himmel versprechen |
یک اتفاق ناگهانی غیر منتظره را تجربه کردن | معجزهی آبی ای را زندگی کردن | ein blaues Wunder erleben |
اصطلاحات مربوط به رنگ سبز در زبان آلمانی
رنگ سبز نماد طبیعت و امید است، این رنگ زایایی جهان را نشان میدهد (به اصطلاح شمارهی 6 دقت کنید) و اصطلاحات زیادی با این رنگ در زبان آلمانی وجود دارد که در زیر برخی از آنها با معنی فارسیشان نوشته شده است.
معنی | ترجمه تحت الفظی به فارسی | اصطلاح آلمانی |
---|---|---|
از شهر به طبیعت سفر کردن | در سبز سفر کردن | ins Grüne fahren |
همه چیز تحت کنترل | همه چیز در موقعیتی سبز | alles im grünen Bereich |
من از او خوشم نیامده | او برای من سبز نیست | der ist mir nicht ganz grün |
جوان و بی تجربه بودن | پشت گوشها سبز بودن | grün hinter den Ohren sein |
اجازهای دریافت کردن | چراغ سبز گرفتن | grünes Licht bekommen |
توانایی خوبی در نگهداری از گیاهان داشتن | انگشت شست سبزی داشتن | Einen grünen Daumen haben |
بیمار به نظر رسیدن | بر روی بینی سبز داشتن | Grün um die Nase sein |
مقاله پیشنهادی: آموزش آنلاین آلمانی با اساتید حرفه ای
اصطلاحات مربوط به رنگ صورتی در زبان آلمانی
رنگ صورتی یکی از کم کاربردترین رنگها در دنیای اصطلاحات است که تنها همین اصطلاح زیر را میتوانید در دنیای روزمره از آلمانی زبانها بشنوید.
معنی | ترجمه تحت الفظی به فارسی | اصطلاح آلمانی |
---|---|---|
مثبت اندیشی داشتن و جوانب بد را ندیدن | با عینک صورتی دیدن | durch die rosarote Brille sehen |
اصطلاحات مربوط به رنگ سیاه در زبان آلمانی
رنگ سیاه در زبان آلمانی نماد مرگ و ناراحتی است و این معنا کاملا در هر اصطلاح زیر قابل لمس است.
معنی | ترجمه تحت الفظی به فارسی | اصطلاح آلمانی |
---|---|---|
روزی پر از بداقبالی و بدبیاری | روز سیاه | ein schwarzer Tag |
بدبین بودن و تنها جوانب بد را دیدن | سیاه دیدن | schwarz sehen |
چیزی را بسیار نامطلوب توصیف کردن | سیاه نقاشی کردن | schwarz malen |
انتظار طولانی و بی فایده برای چیزی یا کسی | منتظر بودن تا زمانی که انسان سیاه شود | warten bis man schwarz wird |
بیهوش شدن | جلوی چشمانم سیاه میشود | mir wird schwarz vor Augen |
خطرناک عصبانی شدن | سیاه عصبانی شدن | sich schwarz ärgern |
بیشتر بخوانید: چگونه زبان آلمانی را یاد بگیریم؟
اصطلاحات مربوط به رنگ سفید در زبان آلمانی
رنگ سفید نماد معصومیت و بیگناهی است، از کودکی فرشتگان را در لباسی سفید در کتاب داستانهایمان دیدیم و دقیقا این معنا را در برخی از اصطلاحات زبان آلمانی میتوانیم ببینیم ( به اصطلاح آخر شماره 3 نگاه کنید ).
معنی | ترجمه تحت الفظی به فارسی | اصطلاح آلمانی |
---|---|---|
بهمن که از بالای کوه به پایین میآید | مرگ سفید | der weiße Tod |
از شوک رنگ پریده شدن | مثل دیوار سفید بودن | weiß wie die Wand sein |
بی گناه بودن | جلیقه سفید بر تن داشتن | eine weiße Weste haben |
اصطلاحات مربوط به رنگ طوسی در زبان آلمانی
رنگ طوسی یکی از رنگهای فرعی ای است که در دنیای اصطلاحات زبان آلمانی قدرت زیادی دارد و اصطلاحات زیادی را به خود اختصاص داده است، برخی از آنها را در ادامه میتوانید ببینید.
معنی | ترجمه تحت الفظی به فارسی | اصطلاح آلمانی |
---|---|---|
به انسان غیر عادی و عجیب غریب گفته میشود | موش طوسی | eine graue Maus |
موقعیتی را خیلی بد توصیف کردن | همه چیز را طوسی در طوسی نقاشی کردن | alles grau in grau malen |
نگران نباش | اجازه نده که موهای طوسیت رشد کنند اجازه نده که موهای طوسیت رشد کنند ( موهایت سفید شود) | lass dir deswegen keine grauen Haare wachsen |
تئوریای که اثبات نشدهاست | تنها یک تئوری طوسی | nur graue Theorie |
سخن پایانی
در پایان، امیدواریم که این مقاله درباره آموزش رنگ ها به زبان آلمانی به همراه مثال و تلفظ، برای شما مفید واقع شده باشد. یادگیری زبان جدید همواره با چالش ها و زیبایی های خاص خود همراه است و تسلط بر واژه ها و اصطلاحات مربوط به رنگ ها می تواند به شما کمک کند تا بهتر با دیگران ارتباط برقرار کنید و احساسات خود را به شیوه ای موثرتر بیان نمایید. فراموش نکنید که تمرین مستمر و استفاده از منابع مختلف، کلید موفقیت در یادگیری زبان است. با آرزوی موفقیت در ادامه مسیر یادگیری تان
ارسال دیدگاه :